صفحه اصلی » پرونده موضوعی » نگاهی تطبیقی بر راهکار جامع سازمانی در کسبوکارهای مالی و صنعتی
راهکار جامع سازمانی (ERP)، از طریق تسهیل در گردش اطلاعاتی و افزایش کارایی بهدنبال استفاده بهینه از منابع موجود برای خلق ارزش در کسبوکار مورد نظر است. از آنجا که مبنای شکلگیری این روش بر اساس برنامهریزی نیازمندیهای مواد و متعاقباً برنامهریزی منابع تولید بود، کاربرد اولیه راهکار جامع سازمانی در کسبوکارها و سازمانهای صنعتی و تولیدی به منصه ظهور رسید. با این وجود، این راهکار، بر حسب ضرورت و به تدریج به سازمانهای خدماتی و مالی مختلف نیز ورود پیدا کرد. بهطور مثال، پیشتر در صنعت بانکداری علیرغم بیشترین استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، عملکرد ایدهآل همراه با کارایی مطلوب، بهدلیل وجود راهکارهای سفارشیسازیشده جزیرهای حاصل نمیشود.
در این راستا، سازمانهای مالی نظیر بانکها و بیمهها بر آن شدند تا از طریق بازطراحی زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به معماریهایی ماژولار، یکپارچه و انعطافپذیر برای فرایندهای کسبوکاری خود روی آورند. مهمی که در بستر ERP گنجانده میشد ولی برای بهرهبرداری، نیازمند ایجاد تغییراتی در ERPهای صنعتی بود. هدف از گزیده پیشرو، تبیین مقایسهای بین ERPهای مالی و صنعتی است که اساساً از ماهیت متفاوت اولویتها و فرایندهای مختلف دراین دو نوع از کسبوکار ناشی میشود. در ادامه، مقایسه زیر بر پایه معیارهای تاثیرگذار و کلیدی ذکر میشود:
مطابق موارد ذکرشده و جمعبندی جدول یک، بر مبنای معیارهای حائز اهمیت در چارچوب پنج محوریت مفهومی، فنی، کاربری، فروش و پشتیبانی میتوان به تفاوتهای ملموس در راهکارهای جامع سازمانی از نوع مالی یا صنعتی پی برد؛ تفاوتهایی که بیانگر نیازها و چالشهای منحصربهفرد در گونههای مختلف از کسبوکار است. سازمانهای مالی نیازمند قابلیتهای پیشرفتهای برای مدیریت ارتباط با مشتریان و انطباق با قوانین مقرارت نهادهای نظارتی بوده، درحالی که مجتمعهای تولیدی بهدنبال فرایندهای ساده برای بهینهسازی زنجیره تامین و لجستیک هستند. از این رو، درک تمایزهای دخیل در بهکارگیری هر نوع ERP میتواند از جمله ملاحظات حیاتی در انتخاب راهکاری مناسب برای پاسخ به نیازمندیهای کسبوکار متناظر قلمداد شود.