Search
Close this search box.

بررسی مولفه‌های محیط بازار در توسعه زنجیره ارزش بانک

نوشته شده توسط:
خلاصه مطلب
زنجیره ارزش در سیستم بانکی به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایندهایی اطلاق می‌شود که به تولید و ارائه خدمات مالی منجر می‌شود و ارزش‌افزوده‌ای برای مشتریان و بانک ایجاد می‌کند.

زنجیره ارزش در سیستم بانکی به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایندهایی اطلاق می‌شود که به تولید و ارائه خدمات مالی منجر می‌شود و ارزش‌افزوده‌ای برای مشتریان و بانک ایجاد می‌کند. این زنجیره، شامل مراحل مختلفی است که هر یک، نقش مهمی در ارائه خدمات بانکی دارند. مهم‌ترین مراحل زنجیره ارزش در سیستم بانکی عبارتند از:

  1. تحلیل بازار و نیازسنجی مشتریان
  2. طراحی و توسعه محصولات و خدمات نوین
  3. شبکه ارائه و فروش حضوری خدمات در شعب
  4. شبکه و نمایندگی فروش غیرحضوری محصولات و خدمات (به‌صورت متمرکز یا غیرمتمرکز)
  5. پشتیبانی مشتریان و رسیدگی به شکایات، کمپین‌های تبلیغاتی، خدمات اعتباری و تسهیلات، مدیریت ریسک‌های مرتبط
  6. حسابداری و مدیریت حساب‌ها
  7. توسعه و نگهداری سیستم‌های فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، امنیت داده، حاکمیت داده و…

این مراحل به‌طور یکپارچه کار می‌کنند تا خدمات مالی باکیفیت و ارزش‌افزوده برای مشتریان فراهم شود و درعین حال بانک بتواند به اهداف تجاری خود دست یابد.

واضح است که برای ساختن یک اکوسیستم پیرامون بانک باید ملاحظات متعددی در نظر گرفته شود تا این اکوسیستم به شکلی پایدار و کارآمد عمل کند. این ملاحظات شامل جنبه‌های مختلفی از فناوری، مقررات، تجربه مشتری و مشارکت‌ها می‌شود. شفافیت در روابط اجزای یک اکوسیستم و تدوین و التزام به رعایت مقررات و استانداردهای مشترک در تعاملات حائز اهمیت است.

به‌عنوان مثال حفظ حریم خصوصی و داده‌ها (مانند GDPR در اتحادیه اروپا) و توجه به منافع طرفین و تدوین مدل کسب‌وکاری برد- برد، در برقراری و تداوم مراودات و توسعه زنجیره ارزش کمک شایانی خواهد کرد.

آمادگی برای توسعه زنجیره ارزش

بانک زمانی آماده توسعه زنجیره ارزش خود است که از نظر زیرساختی برای خود قابلیت‌های ویژه‌ای ایجاد کرده باشد. به عبارتی مجهز به تیم مدیریتی باتجربه، کارکنان ماهر و زیرساخت‌های فناوری مناسب باشد. همچنین علاوه‌بر فرهنگ سازمانی منعطف و تغییرپذیر، سودآوری و ثبات مالی نیز در آمادگی بانک برای پرداختن به موضوع توسعه زنجیره بسیار تاثیرگذار است. البته بانک هم باید استراتژی مدونی در این خصوص داشته باشد. همچنین توانایی تحلیل بازار، شناسایی فرصت‌های جدید، مدیریت و کنترل تهدیدهای متصور را در سازمان خود ایجاد کند. ایجاد نوآوری در تولید محصول و به‌موازات آن، ایجاد واحدی برای مدیریت ریسک‌های مرتبط با کسب‌وکار بانک نیز در همین راستا ضروری است. درواقع برنامه‌ریزی دقیق و مدون و توجه به کلیه ابعاد فوق و ایجاد توانمندی در تمام بخش‌ها، باعث خواهد شد بانک امکان توسعه موثر، پایدار و کارآمد یک زنجیره را در ساختار خود نهادینه کند. به این ترتیب، سهامداران بانک مطمئن خواهند شد که ارائه خدمات به مشتریان به‌نحو مطلوبی تداوم پیدا می‌کند. درنهایت رضایت مشتریان کسب می‌شود و به اهداف رشد و توسعه بانک دست می‌یابند.

در این میان، ویژه‌ترین ماموریتی که یک بانک می‌تواند برای توسعه خود در نظر بگیرد، تمرکز بر «تحول دیجیتال جامع و نوآورانه» است. درحقیقت این ماموریت است که به بانک کمک می‌کند تا با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته، فرایندهای خود را بهینه کند، تجربه مشتری را بهبود بخشد و به‌سرعت با تغییرات بازار سازگار شود.

مولفه‌های بانک برای توسعه زنجیره ارزش

بانک‌ها باید مولفه‌های مختلفی را برای توسعه زنجیره ارزش خود در نظر بگیرند تا بتوانند به‌طور موثر و کارآمد خدمات خود را بهبود بخشند، ارزش‌افزوده بیشتری برای مشتریان و سهامداران خود ایجاد کنند و در محیط رقابتی بازار، به موفقیت دست یابند. از جمله این مولفه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- برنامه تحقیق‌وتوسعه درخصوص تنوع محصولات و خدمات:

  • بررسی و تطبیق محصولات و خدمات با نیازهای به‌شدت متغیر مشتریان نسل جدید
  • توسعه و ارائه محصولات و خدمات جدید که نیازهای مختلف مشتریان را برآورده کند.

2- فناوری و نوآوری:

  • سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و کلان‌داده‌ها برای بهبود فرایندها، کاهش هزینه‌ها و افزایش کارایی
  • توسعه پلتفرم‌های دیجیتال برای ارائه خدمات آنلاین و موبایلی به مشتریان

3- تجربه مشتری:

  • تمرکز بر بهبود تجربه مشتری از طریق ارائه خدمات شخصی‌سازی‌شده و پشتیبانی موثر
  • ایجاد سیستم‌های بازخورد مشتریان برای بهبود مستمر خدمات

4- مدیریت ریسک:

  • ایجاد سیستم‌های مدیریت ریسک کارآمد برای شناسایی، ارزیابی و کاهش ریسک‌های مختلف، از جمله ریسک‌های اعتباری، عملیاتی و قانونی

5- مدیریت داده‌ها و تحلیل:

  • بهره‌برداری از داده‌های مشتریان و بازار برای تحلیل روندها و پیش‌بینی نیازهای آینده
  • استفاده از تحلیل داده‌ها برای بهبود تصمیم‌گیری‌ها و طراحی استراتژی‌های کسب‌وکار

6- کارکنان و فرهنگ سازمانی:

  • سرمایه‌گذاری در آموزش و توسعه کارکنان برای بهبود مهارت‌ها و دانش فنی
  • ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی‌بر نوآوری، همکاری و مشتری‌مداری

7- همکاری و مشارکت با سایر بازیگران و نقش‌آفرینان:

  • ایجاد مشارکت استراتژیک با سایر موسسات مالی، شرکت‌های فناوری و فین‌تک‌ها برای توسعه و ارائه خدمات بهتر
  • بهره‌گیری از توانمندی‌ها و منابع شرکا برای نوآوری و بهبود خدمات

توسعه زنجیره ارزش و نوآوری باز

در مسیر توسعه زنجیره ارزش، نوآوری باز یک ضرورت است. نوآوری باز به معنای استفاده از ایده‌ها، فناوری‌ها و منابع خارجی درکنار منابع داخلی برای تسریع نوآوری و بهبود خدمات و محصولات است. استفاده از نوآوری باز (Open Innovation) می‌تواند یک استراتژی موثر برای توسعه زنجیره ارزش بانک‌ها باشد. از جمله دلایل و مزایای رفتن به سراغ نوآوری باز در توسعه زنجیره ارزش بانک‌ها عبارتند از:

1- افزایش سرعت نوآوری:

با استفاده از منابع خارجی، بانک‌ها می‌توانند سرعت توسعه محصولات و خدمات جدید را افزایش دهند. همکاری با فین‌تک‌ها، استارتاپ‌ها و شرکت‌های فناوری می‌تواند به دسترسی سریع‌تر به فناوری‌های نوین منجر شود.

2- کاهش هزینه‌ها:

نوآوری باز می‌تواند هزینه‌های تحقیق‌وتوسعه را کاهش دهد، زیرا بانک‌ها نیازی به ایجاد همه چیز از ابتدا ندارند. همچنین استفاده از پلتفرم‌ها و راه‌حل‌های موجود می‌تواند هزینه‌های مرتبط با توسعه را کاهش دهد.

3- دسترسی به تخصص‌های متنوع:

با استفاده از نوآوری باز، بانک‌ها می‌توانند از تخصص‌ها و دانش فنی شرکت‌ها و افراد خارج از سازمان خود بهره‌برداری کنند. این امر می‌تواند به بهبود کیفیت و کارایی محصولات و خدمات بانکی منجر شود.

4- انعطاف‌پذیری بیشتر:

نوآوری باز به بانک‌ها کمک می‌کند تا با تغییرات بازار و نیازهای مشتریان سریع‌تر و بهتر سازگار شوند. امکان استفاده از ایده‌ها و فناوری‌های جدید از منابع خارجی، بانک را قادر می‌سازد تا به‌سرعت به تغییرات پاسخ دهد.

5- ایجاد فرهنگ نوآوری:

پذیرش نوآوری باز می‌تواند به ایجاد فرهنگی در سازمان کمک کند که پذیرش ایده‌های جدید و همکاری را ترویج می‌دهد. این فرهنگ می‌تواند انگیزه کارکنان را برای مشارکت در فرایندهای نوآوری افزایش دهد.

6- افزایش رضایت مشتریان:

با استفاده از ایده‌ها و فناوری‌های نوین، بانک‌ها می‌توانند خدمات و محصولات شخصی‌سازی‌شده و با کیفیت‌تری به مشتریان ارائه دهند. این امر می‌تواند به افزایش رضایت و وفاداری مشتریان منجر شود.

با این حال، بانک‌ها باید به چالش‌ها و موانع نوآوری باز نیز توجه کنند. حفظ امنیت سایبری و حریم خصوصی، امنیت داده، مدیریت ریسک‌های مرتبط در همکاری با سایر مجموعه‌های برون‌سازمانی و… چالش‌هایی است که باید همواره مد نظر قرار گیرد. خصوصیات و انتظارات نسل جدید، یکی دیگر از شاخصه‌هایی است که در آینده نزدیک باید با آن روبه‌رو شده و پاسخ مناسبی برای آن یافت. نوآوری‌های جدید مثل متاورس، رمزارزها، محصولات جذاب فین‌تکی و… نشان از سرعت بالای تغییرات داشته و قطعا به‌زودی ساختار زنجیره‌های ارزش فعلی را دگرگون خواهد کرد.

با توجه به ابعاد متنوع موضوع و عدم اشراف یک سازمان به کلیه این امور، برای غلبه بر مشکلات و ایجاد محصولات و خدمات جدید، بازیگران این صنعت می‌بایست به‌طور موثر و پایدار با همکاری مشترک، درپی ایجاد ارزش‌افزوده بیشتری باشند. این تعاملات و همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه باعث افزایش توان گروهی شده و بستر مناسبی برای مواجهه با تغییرات و آمادگی برای تطابق با شرایط، جلب نظر مشتریان و توسعه زنجیره‌های جدید فراهم می‌کند. در این وضعیت، منافع همه ذی‌نفعان نیز تامین خواهد شد.

مولفه‌های بازار و توسعه‌ کسب‌وکار

مولفه‌های مختلفی از بازار در توسعه کسب‌وکار تاثیرگذار هستند. این مولفه‌ها را می‌توان در دسته‌های مختلف طبقه‌بندی کرد که هر کدام نقش مهمی در شکل‌گیری استراتژی‌ها و تصمیم‌گیری‌های کسب‌وکار دارند. در زیر به برخی از این مولفه‌ها اشاره شده است:

1- تقاضای بازار:

  • نیازها و خواسته‌های مشتریان: شناسایی و تحلیل نیازها، انتظارات و خواسته‌های مشتریان برای ارائه محصولات و خدمات متناسب
  • روندهای مصرف: بررسی تغییرات و روندهای مصرفی مشتریان و تطبیق محصولات و خدمات با این تغییرات

2- رقابت:

  • تحلیل رقبا: شناخت و بررسی رقبا، نقاط قوت و ضعف آنها و استراتژی‌های رقابتی
  • مزیت رقابتی: ایجاد و حفظ مزیت‌های رقابتی مانند کیفیت بالا، قیمت مناسب، نوآوری و خدمات متمایز

3- شرایط اقتصادی:

  • رشد اقتصادی: تحلیل وضعیت اقتصادی و تاثیر آن بر تقاضای بازار و درآمد مشتریان
  • نرخ تورم و بهره: بررسی تاثیر نرخ‌های تورم و بهره بر هزینه‌ها، قیمت‌گذاری و قدرت خرید مشتریان

4- تکنولوژی و نوآوری:

  • فناوری‌های نوین: بهره‌گیری از فناوری‌های جدید برای بهبود فرایندها، افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها
  • دیجیتال‌سازی: استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای ارائه خدمات بهتر و ایجاد تجربه کاربری مطلوب‌تر

5- قوانین و مقررات:

  • مقررات دولتی: رعایت قوانین و مقررات دولتی و تاثیر آنها بر عملیات و استراتژی‌های کسب‌وکار
  • استانداردها و مقررات بین‌المللی: انطباق با استانداردها و مقررات داخلی و بین‌المللی (درصورت فعالیت در بازارهای جهانی)

6- فرهنگ و سلایق جامعه:

  • تغییرات فرهنگی: تاثیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی بر رفتار مصرف‌کننده و تقاضای بازار
  • رفتار مصرف‌کننده: تحلیل رفتار و الگوهای مصرفی مشتریان و تطبیق استراتژی‌ها با آنها

7- شرایط سیاسی:

  • ثبات سیاسی: تاثیر ثبات یا ناپایداری سیاسی بر کسب‌وکار و بازار
  • سیاست‌های اقتصادی: تاثیر سیاست‌های اقتصادی دولت بر بازار و کسب‌وکار

8- منابع و زنجیره تامین:

  • دسترسی به منابع: تحلیل دسترسی به منابع مورد نیاز و تامین‌کنندگان
  • هزینه‌های تامین: مدیریت هزینه‌ها و کارایی زنجیره تامین برای کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری

10- بازاریابی و تبلیغات:

  • استراتژی‌های بازاریابی: تدوین استراتژی‌های بازاریابی موثر برای جذب و نگهداشت مشتریان
  • تبلیغات و برندینگ: ایجاد و تقویت برند و استفاده از تبلیغات موثر برای افزایش شناخت و جذب مشتریان

11- تغییرات جمعیتی:

  • روندهای جمعیتی: تحلیل تغییرات جمعیتی و تاثیر آنها بر بازار هدف
  • ویژگی‌های جمعیتی: شناخت ویژگی‌های جمعیتی مشتریان مانند سن، جنسیت، تحصیلات و درآمد برای هدف‌گیری بهتر بازار

12- جهانی‌سازی و تحولات بین‌المللی:

  • روندهای جهانی‌سازی: تاثیر روندهای جهانی‌سازی بر بازار و کسب‌وکار
  • تحولات اقتصادی و سیاسی بین‌المللی: تحلیل تاثیر تحولات جهانی بر کسب‌وکار و استراتژی‌های توسعه

با توجه به این مولفه‌ها، کسب‌وکارها می‌توانند استراتژی‌های خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که بهترین بهره را از فرصت‌های موجود ببرند و درمقابل تهدیدها و چالش‌ها مقاومت کنند. لازم به ذکر است که همه مولفه‌های ذکرشده به‌نوعی در توسعه کسب‌وکار تاثیرگذار هستند، اما برخی از آنها به‌طور خاص اهمیت ویژه‌ای دارند و باید حتما در نظر گرفته شوند. این مولفه‌ها به‌عنوان اساسی‌ترین عوامل موفقیت کسب‌وکارها در محیط‌های پویا و پیچیده امروزی شناخته می‌شوند.

تقاضای بازار، وضعیت رقبای حاضر در صنعت، شرایط اقتصادی جامعه، تکنولوژی‌های مورد استفاده و میزان سرمایه‌گذاری در آن و درنهایت تحلیل ویژگی‌های جمعیتی و گروه‌های مشتری هدف، از جمله این مولفه‌های بااهمیت هستند.

بانک و توسعه فعالیت‌های کسب‌وکاری

برای توسعه فعالیت‌های یک کسب‌وکار بانکی، اقدامات مختلفی لازم است که به شیوه‌های متنوعی قابل انجام هستند. البته که تحلیل بازار و نیازهای مشتریان از اساسی‌ترین موضوعات در کسب‌وکار بانکی است. یک بانک یا شرکت‌ فین‌تکی فعال در این حوزه می‌بایست روندها و تغییرات بازار مصرف، سلایق و خواسته‌های مشتریان را به‌طور مداوم در دستور کار داشته باشد. همچنین نتایج عملکرد خود و میزان تاثیرگذاری برنامه‌های تدوین شده را ارزیابی کرده و براساس بازخورد، اقدامات متناسبی را تعریف و اجرا کند.

درحال حاضر عمده‌ترین تغییرات، مربوط به نحوه ارائه خدمات به مشتریان است. به‌عنوان مثال شرکت‌های تاکسی‌رانی اینترنتی، اقدام به تخصیص اعتبار به مشتریان خود کرده یا فروشگاه‌های اینترنتی به‌صورت اقساطی محصولات را به ‌فروش می‌رسانند. به‌مرور جمع‌سپاری مالی در صنعت جای خود را باز خواهد کرد. در این زمینه اعتبارسنجی مشتریان و ارائه رتبه اعتباری درکنار احراز هویت غیرحضوری افراد، نقش مهمی را در توسعه محصولات آتی ایفا می‌کند.

بنابراین همان‌طور که اشاره شد، اقدامات نوآورانه با مشارکت بانک‌ها به‌عنوان بازیگران قدیمی و سایر شرکت‌ها به‌ویژه فین‌تک‌های کوچک و چابک، به‌عنوان بازیگران تحول‌آفرین می‌بایست روابط خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که این همکاری همواره تقویت شود. به این ترتیب، آنها می‌توانند خطوط ارزش جدیدی را ایجاد کنند.

نوشته شده توسط:
معاون فناوری بانک کشاورزی