Search
Close this search box.

توسعه زنجیره ارزش سازمان با کارآفرینان سازمانی

نوشته شده توسط:
خلاصه مطلب
کارآفرینی سازمانی یکی از انواع کارآفرینی است که درون یک سازمان شکل می‌گیرد. این کارآفرینی می‌تواند توسط یک فرد یا تیم، از میان کارکنان سازمان انجام شود. درواقع کارکنان سازمان می‌توانند علاوه‌بر انجام وظایف جاری خود به‌منظور رشد و پیشرفت سازمان، مانند یک کارآفرین نیز عمل کنند.

در دنیای پویا و رقابتی کسب‌وکار امروز، سازمان‌ها برای بقا، رشد و رسیدن به تعالی، نیازمند رویکردهای نوآورانه و خلاقانه در تمامی ابعاد فعالیت خود، به‌ویژه در توسعه زنجیره ارزش هستند. نوآوری و خلاقیت، فرایندی مستمر و پویاست که به تعهد، سرمایه‌گذاری و تلاش مداوم از سوی رهبران، شرکای استراتژیک و کارکنان، در تمامی سطوح سازمانی نیاز دارد. با ایجاد فرهنگ مناسب، استقرار نظام مدیریت دانش، تشویق ایده‌های نو، سرمایه‌گذاری در ابتکارات نوآورانه و ایجاد بستر مناسب برای شکوفایی خلاقیت، سازمان‌ها می‌توانند زنجیره ارزشی پویا، انعطاف‌پذیر و خلاق را ایجاد کرده و در مسیر تعالی، حفظ و توسعه سرمایه‌های انسانی نوآور و کارآفرین و کسب مزیت رقابتی پایدار گام بردارند.

واژه‌ ارزش (Value) با همه‌ تنوعی که در کاربردهایش وجود دارد، یک مفهوم پایه را همه ‌جا با خود به همراه دارد و آن «ارزیدن و ارزشمندبودن» است. آنچه که یک کسب‌وکار اقتصادی را سودده یا حتی یک سازمان غیرانتفاعی را ماندگار می‌کند، ارزش‌آفرینی برای جامعه هدف است. سازمان‌ها برای دستیابی به مزیت رقابتی، باید قادر به ارزش‌سازی بیشتر در پوشش کالا و خدمات خود برای مشتریان باشند. آنها اگر قادر به افزایش ارزش‌ بیشتر از رقبای خود باشند، توان دستیابی به مزیت رقابتی و منحصربه‌فردبودن را خواهند داشت.

در حوزه ارزش، منحصربه‌فردبودن نمی‌تواند منجر به تمایز شود، مگر آنکه موجب افزایش ارزش برای مشتریان شود. یک تمایز موفق، راه‌هایی برای خلق ارزش برای مشتریان خود پیدا می‌کند که منفعت و پاداش آن بیشتر از هزینه‌های آن باشد. از این رو، روش سیستماتیکی وجود دارد که همانند یک ابزار اساسی همه فعالیت‌های یک سازمان و چگونگی تقابل و تاثیر آنها بر همدیگر را بررسی می‌کند. همچنین منابع مزیت رقابتی را تجزیه‌وتحلیل می‌کند که زنجیره ارزش نامیده می‌شود. زنجیره ارزش به مجموعه فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که زنجیروار به همدیگر متصل‌اند و منجر به خلق محصول و خدمتی می‌شود که برای مصرف‌کننده باارزش بوده و برای سازمان، سودآوری ایجاد می‌کند.

مفهوم زنجیره ارزش، اولین بار در سال ۱۹۸۵ توسط استاد مدرسه بازرگانی هاروارد، مایکل پورتر، در کتاب «مزیت رقابتی» مطرح شد. مدل‌سازی زنجیره ارزش از گذشته تاکنون یکی از محبوب‌ترین ابزارهای کلاسیک مدیریت در تحلیل کسب‌وکارهاست. این ابزار کمک می‌کند تا شناخت و تحلیل دقیق‌تری از کسب‌‌‌وکار به ‌دست آید.

طبق نظر پورتر، زنجیره ارزش (Value Chain) مجموعه اقداماتی است که سازمان انجام می‌دهد تا برای مشتریان خود ارزش خلق کند. بنابراین تمام فعالیت‌هایی که درجهت جلب رضایت مشتری انجام می‌شود، زنجیره ارزش را می‌سازد. مطابق مدل پیشنهادی پورتر، لجستیک درونی، عملیات و تولید، لجستیک بیرونی، بازاریابی و فروش از جمله اقداماتی هستند که لازم است در فرایند زنجیره ارزش تولید یک محصول، مد نظر قرار ‌گیرند. حاشیه سود محصول هم از تفاوت دو مولفه ارزش‌ نهایی محصول و هزینه‌ای که بابت ایجاد ارزش صرف‌‌شده‌، محاسبه می‌شود.

زنجیره ارزش سازمانی برای هر کسب‌وکاری متفاوت است، بنابراین مجموعه حوزه‌های کاری تشکیل‌دهنده زنجیره ارزش در سازمان‌های مختلف، تاثیرات متفاوتی بر ارزش، توان رقابتی و اجرایی ایجادشده به‌جا می‌گذارند. به‌طور کلی حوزه‌های کاری یک کسب‌‌وکار به دو گروه تقسیم می‌شود:

  1. ماموریت‌های اصلی شرکت
  2. ماموریت‌های پشتیبان

این دو حوزه همراه با یکدیگر فعالیت می‌کنند و از طریق آنها کسب‌‌وکار، ارزش اقتصادی ایجاد می‌کند؛ به همین دلیل به آن، زنجیره ارزش گفته می‌شود. برای موفقیت، باید این دو حوزه هماهنگ با هم و در چارچوب ماموریت و استراتژی‌های کسب‌‌وکار فعالیت کنند تا از این طریق، ارزش بالایی برای مشتریان، جامعه، کارکنان و صاحب کسب‌وکار ایجاد شود.

 

زنجیره ارزش و زنجیره تامین، دو مفهوم مهم اما متفاوت در حوزه مدیریت و تجارت هستند که هر کدام نقش خاص خود را در فرایند تولید و توزیع محصولات و خدمات ایفا می‌کنند. اما این دو مفهوم چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

زنجیره ارزش

زنجیره ارزش به تمام مراحلی اشاره دارد که مواد اولیه تا تحویل محصول یا خدمات به مشتری نهایی انجام می‌شود. این مفهوم، بیشتر به فرایند‌های افزودن ارزش به محصول یا خدمات توجه دارد، از تحقیق‌وتوسعه تا توزیع و خدمات پس از فروش. در‌واقع زنجیره ارزش نه تنها به تولید خدمت یا محصول، بلکه به مدیریت اطلاعات، بازاریابی و خدمات پس از فروش نیز می‌پردازد.

زنجیره تامین

درمقابل، زنجیره تامین بیشتر متمرکز بر فرایند تامین مواد اولیه و کالاهاست. این مفهوم، شامل تامین مواد اولیه لازم برای تولید، انبارداری، حمل‌و‌نقل و توزیع محصولات به بازار می‌شود. هدف اصلی زنجیره تامین، اطمینان از تامین به‌موقع و بهینه منابع مورد ‌نیاز برای تولید ‌نهایی محصول یا ارائه خدمات است. با اینکه هر دو مفهوم به بهبود کارایی و توانایی یک سازمان کمک می‌کنند، اما تمرکز زنجیره ارزش، بیشتر بر افزودن ارزش به محصولات و خدمات و تاثیر بر بازار است. زنجیره تامین نیز، بیشتر به تامین منابع مورد ‌نیاز برای تولید تمرکز دارد. به عبارت بهتر، اهمیت زنجیره ارزش در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان‌هاست. فعالیت‌هایی که در این راستا انجام می‌شوند، به ارزیابی‌ کسب‌‌و‌کار، توانایی و نحوه بهبود آن و روش‌های افزایش ارزش‌ کمک می‌کنند. مدیریت صحیح زنجیره ارزش، مزایای متعددی برای سازمان‌ها دارد که از جمله مهم‌ترین آنها عبارتند از:

  • افزایش کارایی و سودآوری
  • بهبود کیفیت محصولات و خدمات
  • ایجاد فرصت‌های نوآوری
  • کسب مزیت رقابتی
  • افزایش انعطاف‌پذیری دربرابر تغییرات بازار

خلاصه اینکه، درک و شناخت صحیح و به‌موقع زنجیره ارزش مثل داشتن یک قطب‌نما برای سازمان‌هاست. همچنین به آنها کمک می‌کند تا مسیر درست را با شناخت بهتر از نقاط قوت و ضعف خود، حذف فرایندهای غیرضروری و ناکارآمد، کشف فرصت‌های بهبود، خلق نوآوری در تمامی مراحل زنجیره ارزش، تخصیص بهینه منابع و سرمایه‌ها و درنهایت خلق تجربه‌ای متمایز و ارزشمند برای مشتریان پیدا کنند. این مهم به آنها کمک می‌کند تا همواره بتوانند مسیر رشد و پایداری خود را در رسیدن به اهداف بلندمدت تضمین کنند.

کارآفرینی سازمانی چیست؟

کارآفرینی سازمانی یکی از انواع کارآفرینی است که درون یک سازمان شکل می‌گیرد. این کارآفرینی می‌تواند توسط یک فرد یا تیم، از میان کارکنان سازمان انجام شود. درواقع کارکنان سازمان می‌توانند علاوه‌بر انجام وظایف جاری خود به‌منظور رشد و پیشرفت سازمان، مانند یک کارآفرین نیز عمل کنند. بنابراین کارآفرین سازمانی، فردی از میان کارکنان شرکت است که به ایجاد محصولات، خدمات و فناوری جدید برای سازمان یا حتی توسعه محصولات، خدمات، فناوری، فرایند، شیوه مدیریت و سایر بخش‌های داخلی موجود در سازمان اقدام می‌کند.

این کار با هدف ایجاد ارزش برای سازمان و مشتریانش انجام می‌شود و به نوآوری و داشتن جسارت برای ارائه ایده و اجرای آن نیاز دارد. کارآفرینی سازمانی مفهومی است که از درون دنیای کسب‌وکار برخاسته و به‌طور کلی به توانایی استفاده از منابع با روش‌های جدید که منجر به خلق محصولات و خدمات جدید در محیط سازمانی می‌شود، اشاره دارد.

مزایای کارآفرینی سازمانی

کارآفرینی سازمانی می‌تواند مزایای متعددی برای سازمان‌‌ها داشته باشد، از جمله:

  • افزایش نوآوری: کارآفرینان سازمانی می‌توانند به سازمان‌ها در توسعه محصولات، خدمات و فرایندهای جدید و نوآور کمک کنند.
  • افزایش رقابت‌پذیری: سازمان‌هایی که فرهنگ کارآفرینی را ترویج می‌کنند، می‌توانند در بازار، رقابتی‌تر باشند.
  • افزایش تعهد کارکنان: کارکنانی که تشویق به نوآوری و کارآفرینی می‌شوند، بیشتر درگیر کار خود می‌شوند و احتمال اینکه در سازمان بمانند بیشتر است.
  • افزایش سودآوری: کارآفرینی سازمانی می‌تواند به سازمان‌ها در افزایش سود و سهم بازار کمک کند.

چالش‌های کارآفرینی سازمانی

با وجود مزایای متعدد، کارآفرینی سازمانی با چالش‌هایی روبه‌رو است. از جمله:

  • مقاومت دربرابر تغییر: برخی از کارکنان ممکن است دربرابر ایده‌های جدید و ابتکاری، مقاومت کنند؛ زیرا این ایده‌ها می‌تواند وضعیت موجود را به‌هم بریزد.
  • بروکراسی: بروکراسی و سلسله مراتب سازمانی می‌تواند مانع از نوآوری و تصمیم‌گیری سریع شود.
  • کمبود منابع: سازمان‌ها ممکن است منابع کافی برای حمایت از ابتکارات کارآفرینانه را نداشته باشند.
  • ترس از شکست: برخی از مدیران ممکن است از شکست بترسند و به همین دلیل از حمایت از ایده‌های جدید خودداری کنند.

قطعا برای رشد و توسعه کارآفرینی، سازمان‌ها نیازمند کارآفرینان سازمانی خواهند بود. کارآفرینان سازمانی به‌طور کلی، افراد خلاق و نوآوری هستند که درون سازمان فعالیت می‌کنند و برای توسعه ایده‌های جدید و ابتکاری تلاش می‌کنند. آنها به‌دنبال فرصت‌هایی برای بهبود محصولات، خدمات یا فرایندهای سازمان خود هستند و از ریسک‌پذیری و تعهد به چشم‌انداز خود هرگز هراسی ندارند.

کارآفرینی در مفهوم، به نظر ساده می‌رسد، اما هنوز تعریف جامعی از آن، که همگان بر سر آن توافق داشته باشند، وجود ندارد. با این حال، برخی ویژگی‌ها به فرد کارآفرین نسبت داده می‌شود که تعدادی از آنها عبارتند از:

  • ارزش‌آفرینی: کارآفرینان تلاش می‌کنند تا ارزش‌های جدیدی را ارائه دهند و به‌نحوی که تاکید بر رفع نیازهای جدید باشد، درآمدزایی کنند.
  • خلاقیت: کارآفرینان، ضمن داشتن خلاقیت بالا، توانایی ارائه راهکارهای نو و جدید را دارند.
  • اشتغال‌آفرینی: کارآفرینان برای خودشان و دیگران اشتغال ایجاد می‌کنند.
  • خلق ثروت: کارآفرینان با ایجاد کسب‌وکارهای موفق، سودآوری و ارزش‌افزوده بالا، ثروت خود و جامعه را افزایش می‌دهند.
  • پیشروبودن: کارآفرینان در حوزه‌هایی با فرصت‌های جدید، با خلاقیت و نوآوری، به‌دنبال پیشروی و برتری در رقابت با دیگران هستند.
  • ریسک‌پذیری: کارآفرینان برای دستیابی به موفقیت، ریسک‌پذیری بالایی دارند و می‌توانند ریسک‌های خود را مدیریت کنند.
  • آینده‌نگری: کارآفرینان، توانایی پیش‌بینی تغییرات آینده و تلاش برای استفاده از فرصت‌های جدید را دارند.
  • شناسایی فرصت‌ها: کارآفرینان در جست‌وجوی مداوم فرصت‌هایی برای بهبود عملکرد هستند. آنها به بازار، رقبا و نیازهای مشتریان توجه می‌کنند تا ایده‌های جدیدی را کشف کنند.
  • توسعه ایده‌ها: کارآفرینان ایده‌های خود را به‌طور کامل بررسی و تحلیل و برنامه‌ای عملی برای اجرای آنها ایجاد می‌کنند.
  • جلب حمایت: کارآفرینان باید بتوانند برای ایده‌های خود در سازمان از ذی‌نفعان مختلف مانند مدیران، همکاران و مشتریان، حمایت بگیرند.
  • غلبه بر چالش‌ها: کارآفرینان با مقاومت‌ها و چالش‌های متعددی در طول مسیر، روبه‌رو می‌شوند. آنها باید با پشتکار و عزم راسخ، بر این چالش‌ها غلبه کنند.
  • اجرا و اندازه‌گیری نتایج: کارآفرینان، ایده‌های خود را اجرا می‌کنند و نتایج را به‌طور مداوم اندازه‌گیری می‌کنند تا درصورت نیاز، اصلاحات لازم را انجام دهند.

نقش کارآفرینان سازمانی در توسعه زنجیره ارزش سازمان

کارآفرینان سازمانی نقشی اساسی در ایجاد و ارتقای ارزش در سراسر زنجیره ارزش سازمان‌ها ایفا می‌کنند. آنها با خلاقیت، نوآوری و ریسک‌پذیری خود، می‌توانند به سازمان‌‌ها در بهبود عملکرد هر مرحله از زنجیره ارزش کمک کنند. به‌عنوان نمونه در اینجا به بررسی جزئی‌تر نقش کارآفرینان سازمانی در هر یک از فعالیت‌های اصلی و پشتیبان زنجیره ارزش می‌پردازیم:

1. فعالیت‌های ورودی:

  • توسعه منابع جدید: کارآفرینان سازمانی می‌توانند با شناسایی منابع تامین جدید، مذاکره برای معاملات بهتر و استفاده از فناوری‌های نوین، به کاهش هزینه‌ها و افزایش کیفیت مواد اولیه کمک کنند.
  • بهینه‌سازی فرایندهای زنجیره تامین: کارآفرینان سازمانی می‌توانند با معرفی روش‌های جدید و نوآوری در خدمات لجستیک و حمل‌ونقل، انبارداری و مدیریت انبار، به بهبود کارایی زنجیره تامین و کاهش ضایعات کمک کنند.

2. فعالیت‌های عملیاتی:

  • نوآوری در فرایندها: کارآفرینان سازمانی می‌توانند با معرفی فناوری‌های جدید، اتوماسیون و روش‌های کارآمدتر، به افزایش بهره‌وری، کاهش زمان تولید و ارتقای کیفیت محصولات کمک کنند.
  • توسعه محصولات و خدمات جدید: کارآفرینان سازمانی می‌توانند با شناسایی نیازهای جدید بازار، ایده‌های خلاقانه و راه‌حل‌های نوآورانه، به توسعه محصولات و خدماتی که تقاضای مشتریان را برآورده می‌کنند، کمک کنند.

3. فعالیت‌های خروجی:

  • بازاریابی و فروش: کارآفرینان سازمانی می‌توانند با توسعه استراتژی‌های بازاریابی جدید، استفاده از کانال‌های بازاریابی نوظهور و ایجاد تجربیات منحصربه‌فرد برای مشتریان، به جذب مشتریان جدید، افزایش فروش و تقویت وفاداری به برند کمک کنند.
  • خدمات به مشتریان: کارآفرینان سازمانی می‌توانند با ایده‌های جدید برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان، استفاده از فناوری برای بهبود تعامل با مشتری و تمرکز بر ایجاد رضایت مشتری، در ارتقای سطح خدمات به مشتریان و ایجاد یک تجربه مثبت برای آنها کمک کنند.

نقش کارآفرینان سازمانی بر فعالیت‌های پشتیبان زنجیره ارزش

فعالیت‌های حمایتی زنجیره ارزش، فعالیت‌هایی هستند که به‌طور غیرمستقیم در تولید و ارائه محصولات یا خدمات به مشتریان نقش دارند. این فعالیت‌ها برای حمایت از فعالیت‌های اصلی زنجیره ارزش ضروری هستند و شامل مواردی مانند زیرساخت، مدیریت سرمایه انسانی، تحقیق‌وتوسعه و فناوری اطلاعات می‌شوند. کارآفرینان سازمانی می‌توانند نقشی حیاتی در بهبود و نوآوری در فعالیت‌های حمایتی زنجیره ارزش ایفا کنند.

در اینجا چند نمونه از چگونگی انجام این کار توسط کارآفرینان سازمانی آورده شده است:

1- زیرساخت:

  • معرفی فناوری‌های جدید و نوآورانه برای بهبود کارایی و کاهش هزینه‌ها
  • توسعه روش‌های جدید برای مدیریت تاسیسات و تجهیزات
  • یافتن راه‌های جدید برای بهینه‌سازی زنجیره تامین

2. مدیریت سرمایه انسانی:

  • توسعه برنامه‌های استخدام و آموزش خلاقانه برای جذب و حفظ استعدادهای برتر
  • ایجاد یک فرهنگ سازمانی که از خلاقیت و نوآوری حمایت می‌کند.
  • معرفی سیستم‌های پاداش و تشویقی برای تشویق کارمندان به عملکرد بهتر

3. تحقیق‌وتوسعه:

  • شناسایی فرصت‌های جدید برای توسعه محصولات و خدمات جدید
  • معرفی فناوری‌های جدید و نوآورانه به فرایندهای تولید
  • بهبود کیفیت محصولات و خدمات موجود

4. فناوری اطلاعات:

  • استفاده از فناوری اطلاعات برای خودکارسازی وظایف و بهبود کارایی
  • توسعه سیستم‌های جدید برای مدیریت داده‌ها و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات
  • ایجاد پلتفرم‌های جدید برای تعامل با مشتریان و شرکا

 

برای اینکه سازمان‌ها بتوانند از مزایای کارآفرینی سازمانی به‌طور کامل بهره‌مند شوند، می‌بایست:

  • فرهنگی را ایجاد کنند که از خلاقیت، نوآوری و ریسک‌پذیری حمایت می‌کند.
  • به سرمایه‌های انسانی؛ آموزش، منابع و پشتیبانی لازم برای توسعه ایده‌های خود را ارائه دهند.
  • موانع بروکراسی و سلسله مراتب سازمانی را که می‌توانند مانع از نوآوری شوند، از بین ببرند.
  • سیستم‌های پاداش و تشویقی را برای ترغیب کارکنان به نوآوری و کارآفرینی ایجاد کنند.
  • از شکست به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد استفاده کنند.

انواع مدل‌های توسعه زنجیره ارزش از طریق کارآفرینان سازمانی

کارآفرینان سازمانی می‌توانند از طریق مدل‌های مختلف به بهبود زنجیره ارزش سازمان‌ها کمک کنند. در اینجا به بررسی برخی از متداول‌ترین مدل‌ها می‌پردازیم:

1- مدل کارآفرینی درون سازمانی

در این مدل، کارآفرینی در داخل واحدهای سازمانی موجود تشویق می‌شود. کارکنان به توسعه ایده‌های جدید برای بهبود محصولات، خدمات یا فرایندها تشویق می‌شوند و از آنها حمایت می‌شود تا این ایده‌ها را به واقعیت تبدیل کنند.

مزایا

  • از دانش و تخصص موجود در سازمان استفاده می‌کند.
  • می‌تواند به‌سرعت ایده‌های جدید را به بازار عرضه کند.
  • می‌تواند تعهد و انگیزه کارکنان را افزایش دهد.

معایب

  • ممکن است با مقاومت بروکراسی و سلسله مراتب سازمانی روبه‌رو شود.
  • ممکن است کارکنان برای ریسک‌پذیری و نوآوری تشویق نشوند.
  • ممکن است منابع کافی برای حمایت از ابتکارات کارآفرینانه دردسترس نباشد.

2. مدل کارآفرینی شرکتی

در این مدل، سازمان، واحد یا واحدی جداگانه برای توسعه و تجاری‌سازی ایده‌های جدید ایجاد می‌کند. این واحد از بقیه سازمان، مستقل عمل می‌کند و از انعطاف‌پذیری و استقلال بیشتری برای ریسک‌پذیری و نوآوری برخوردار است.

مزایا

  • می‌تواند محیطی را برای نوآوری و ریسک‌پذیری بدون محدودیت‌های بروکراسی سازمانی فراهم کند.
  • می‌تواند به‌سرعت ایده‌های جدید را به بازار عرضه کند.
  • می‌تواند به جذب و حفظ استعدادهای برتر کمک کند.

معایب

  • می‌تواند منجر به جدایی بین واحد کارآفرینی و بقیه سازمان شود.
  • ممکن است هماهنگی و همکاری بین واحد کارآفرینی و سایر واحدهای سازمانی دشوار باشد.
  • ممکن است منابع کافی برای حمایت از تمام ابتکارات کارآفرینانه دردسترس نباشد.

3. مدل کارآفرینی سرمایه‌گذاری

در این مدل، سازمان در شرکت‌های نوپا یا استارت‌آپ‌هایی که ایده‌های نوآورانه دارند، سرمایه‌گذاری می‌کند. این امر به سازمان امکان می‌دهد تا از فرصت‌های جدید در بازار بهره‌مند شود، بدون اینکه مجبور به توسعه و راه‌اندازی این ایده‌ها به‌طور خودکار باشد.

مزایا

  • می‌تواند به سازمان در دسترسی به ایده‌ها و فناوری‌های جدید کمک کند.
  • می‌تواند به سازمان در ورود به بازارهای جدید کمک کند.
  • می‌تواند به کاهش ریسک مرتبط با توسعه ایده‌های جدید کمک کند.

معایب

  • ممکن است سود حاصل از ایده‌های جدید به‌طور کامل به سازمان نرسد.
  • ممکن است کنترل ایده‌ها و فناوری‌های جدید را به‌طور کامل در اختیار نداشته باشد.
  • ممکن است یافتن شرکت‌های نوپا یا استارت‌آپ‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری دشوار باشد.

4. مدل کارآفرینی مشارکتی

در این مدل، سازمان با شرکت‌های دیگر، دانشگاه‌ها یا سایر ذی‌نفعان، برای توسعه ایده‌های جدید همکاری می‌کند. این امر می‌تواند به سازمان در دسترسی به دانش، منابع و تخصص جدید کمک کند.

مزایا

  • می‌تواند به سازمان در دسترسی به ایده‌ها، منابع و تخصص جدید کمک کند.
  • می‌تواند به کاهش ریسک مرتبط با توسعه ایده‌های جدید کمک کند.
  • می‌تواند به سازمان در ایجاد مزیت رقابتی کمک کند.

معایب

  • ممکن است هماهنگی و همکاری بین شرکا دشوار باشد.
  • ممکن است به‌اشتراک‌گذاشتن مالکیت معنوی ایده‌ها دشوار باشد.
  • ممکن است یافتن شرکای مناسب برای همکاری دشوار باشد.

سازمان‌ها با ارزیابی دقیق عوامل داخلی و خارجی خود به‌خصوص با توجه به اهداف و استراتژی‌های بلندمدت سازمانی، فرهنگ و ساختار سازمانی، صنعت، بازار، منابع و توانایی‌های سازمانی، می‌توانند مدلی را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازها و اهداف آنها مطابقت داشته باشد.

در اینجا دو مثال از نقش کارآفرینان سازمانی برای توسعه زنجیره ارزش سازمانی را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

شرکت Tesla

شرکت تسلا، پیشرو در صنعت خودروهای برقی، الگویی برجسته از کارآفرینی سازمانی در زنجیره ارزش خود ارائه می‌دهد. این شرکت با اتخاذ رویکردی نوآورانه و پویا در تمامی مراحل زنجیره ارزش، از تدارکات مواد اولیه تا بازاریابی و فروش، توانسته به‌طور مداوم خود را متحول کند و در بازار رقابتی پیشرو باشد. در سال ۲۰۲۳ شرکت تسلا موفق شد تا رکورد درآمدی خود بالغ بر ۹۷ میلیارد دلار و سود خالص درآمدی ۱۵ میلیارد دلار را در کارنامه عملکرد سالیانه خود ثبت کند.

نوآوری در زنجیره ارزش تسلا

توسعه فناوری:

سرمایه‌گذاری هنگفت تسلا در تحقیق‌وتوسعه، این شرکت را در خط مقدم نوآوری درزمینه فناوری باتری، موتورهای الکتریکی و سیستم‌های رانندگی خودران قرار داده است. این امر، منجر به توسعه محصولاتی باکیفیت بالا و پیشرفته شده که از رقبا پیشی می‌گیرند.

تولید:

استفاده تسلا از روش‌های تولید نوآورانه و رباتیک، فرایند تولید را به‌طور قابل توجهی بهینه‌سازی کرده است. این امر به تولید محصولات با کیفیت بالا در مقیاس وسیع و با هزینه‌ای مقرون‌به‌صرفه منجر شده است.

بازاریابی و فروش:

تسلا از رویکردی غیرسنتی در بازاریابی و فروش محصولات خود استفاده می‌کند. تمرکز این شرکت بر بازاریابی دیجیتال، تجربه کاربری و ایجاد وفاداری به برند، منجر به تمایز آن از رقبا و جذب مشتریان شده است.

خدمات پس از فروش:

تسلا با ارائه خدمات پس از فروش بی‌نظیر، به‌دنبال جلب رضایت حداکثری مشتریان خود است. شبکه گسترده مراکز خدمات و پشتیبانی آنلاین و تلفنی این شرکت، تجربه کاربری مثبتی را برای مشتریان رقم می‌زند.

پویایی در زنجیره ارزش تسلا

انعطاف‌پذیری:

تسلا با ساختار سازمانی چابک و فرهنگ نوآوری، به‌سرعت با تغییرات بازار و نیازهای مشتریان خود سازگار می‌شود. این امر به این شرکت امکان می‌دهد تا به‌سرعت ایده‌های جدید را آزمایش و اجرا کند.

تمرکز بر داده‌ها:

تسلا از داده‌ها به‌طور گسترده در تمامی مراحل زنجیره ارزش خود استفاده می‌کند. جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها؛ بهینه‌سازی فرایندها، ارتقای محصولات و پاسخگویی موثر به نیازهای مشتریان را به ارمغان آورده است.

ریسک‌پذیری:

تسلا از ریسک‌پذیری و به‌چالش‌کشیدن هنجارهای صنعت نمی‌ترسد. جسارت این شرکت در آزمایش ایده‌های جدید و درس‌آموزی از شکست‌ها، منجر به نوآوری‌های پیشگامانه شده است.

تحول در زنجیره ارزش تسلا

تغییر در صنعت:

تسلا با ورود به صنعت خودروهای برقی، انقلابی در این صنعت ایجاد کرده است. ارائه محصولات نوآورانه و باکیفیت، سهم بازار این شرکت را به‌طور فزاینده‌ای افزایش داده و رقبای سنتی را به چالش کشیده است.

ایجاد ارزش برای ذی‌نفعان:

تمرکز تسلا بر نوآوری، پویایی و تحول، نه تنها برای مشتریان، بلکه برای سهامداران، کارکنان و جامعه نیز ارزش ایجاد می‌کند. این شرکت با ایجاد فرصت‌های شغلی جدید، سرمایه‌گذاری در تحقیق‌وتوسعه و ترویج استفاده از انرژی‌های پاک، بر جامعه تاثیر مثبت می‌گذارد.

شرکت Monzo

Monzo، نئوبانک پیشرو در بریتانیا، به‌دلیل نوآوری و تمرکز بر تجربه کاربری، به‌سرعت به یکی از محبوب‌ترین بانک‌های دیجیتال در جهان تبدیل شده است. این موفقیت تا حد زیادی به کارآفرینان سازمانی در زنجیره ارزش Monzo بستگی دارد که به‌طور مداوم به‌دنبال راه‌های جدیدی برای بهبود محصولات و خدمات این شرکت هستند. این شرکت در سال ۲۰۱۵ تاسیس شد و درحال حاضر بیش از هفت‌ونیم میلیون مشتری در بریتانیا و ایالات متحده دارد. در سال ۲۰۲۳، این شرکت درآمدی بالغ بر ۵۰۰ میلیون پوند، سود ناخالصی بیش از ۳۵۵ میلیون پوند و رشد ۸۸ درصدی در درآمد خالص خود به دست آورده است.

کارآفرینان سازمانی نقش مهمی در موفقیت Monzo داشته‌اند. آنها به این شرکت کمک کرده‌اند تا:

  • محصولات و خدماتی نوآورانه ارائه دهد: Monzo به‌دلیل داشتن محصولات و خدماتی مانند Monzo Plus، Monzo Business و Monzo Metal که توسط کارآفرینان سازمانی این شرکت ایده‌پردازی و توسعه یافته‌اند، شناخته شده است.
  • به‌سرعت در بازار رشد کند: Monzo درعرض چند سال، به یکی از محبوب‌ترین بانک‌های دیجیتال در بریتانیا تبدیل شده است. این رشد سریع تا حد زیادی به تلاش‌های کارآفرینان سازمانی این شرکت درزمینه بازاریابی و فروش بستگی دارد.
  • فرهنگ سازمانی قوی ایجاد کند: Monzo به‌دلیل فرهنگ سازمانی خلاق و حمایتی خود شناخته شده است. این فرهنگ، به جذب و حفظ کارمندان بااستعداد کمک می‌کند که به‌نوبه خود به نوآوری و رشد Monzo کمک می‌کنند.

موفقیت Monzo به‌عنوان هفتمین بانک بزرگ بریتانیا از نظر تعداد مشتری و رشد خیره‌کننده درآمدی ۲.۳ برابری در یک سال نشان می‌دهد که کارآفرینان سازمانی می‌توانند نقش مهمی در موفقیت هر سازمانی ایفا کنند. با ایجاد فضایی که در آن کارکنان تشویق به ایده‌پردازی و نوآوری می‌شوند، سازمان‌ها می‌توانند از مزایای کارآفرینی سازمانی بهره‌مند شوند.

کارآفرینان سازمانی، دارایی‌های ارزشمندی برای هر سازمانی هستند. آنها با ایده‌های خلاقانه، روش‌های نوآورانه و تمرکز بر ارائه تجربه‌ای عالی به ذی‌نفعان، نقشی حیاتی در موفقیت و پویایی سازمان ایفا می‌کنند. آنها ستون‌های اصلی نوآوری، رشد و موفقیت در سازمان‌ها هستند. این افراد خلاق و باانگیزه، در تمامی مراحل زنجیره ارزش، از ایده‌پردازی و توسعه محصول و خدمت تا بازاریابی و فروش، حضوری فعال و تاثیرگذار دارند و نقش اساسی ایفا می‌کنند. سازمان‌هایی که از کارآفرینان سازمانی بهره می‌برند، به‌طور معمول، شاهد رشد سریع‌تر و پایدارتری هستند. ایجاد فضایی مناسب برای شکوفایی کارآفرینان سازمانی، از وظایف اصلی رهبران و مدیران سازمان‌هاست.

منابع:

  • احمد امینی، زهرا، امانی تهران، محمد و سقزچی، محمدابراهیم، (1389)، شناسایی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی با رویکرد زنجیره ارزش
  • https://www.businessmanagementideas.com/entrepreneurship-2/concept-of-entrepreneurship/20312
  • https://monzo.com/annual-report/2023/
  • https://www.statista.com/topics/2086/tesla/
نوشته شده توسط:
کارشناس فناوری‌های مالی