صفحه اصلی » پرونده موضوعی » بررسی اهمیت همسویی و درک مشترک سهامداران در توسعه بازار
در چشمانداز پویای کسبوکار امروز که با اتکا بر فناوری اطلاعات و زیرساختهای دیجیتال، فضای پیچیدهای را ایجاد کرده، دستیابی به اهداف توسعه بازار، مستلزم درنظرداشتن عواملی بیش از برنامهریزی و اجرای استراتژی است. از جمله مهمترین و موثرترین عوامل در موفقیت کسبوکار، همسویی و درک مشترک سهامداران در توسعه بازار، بهعنوان یکی از نیازهای ابتدایی برای همافزایی در یک مشارکت محسوب میشود. بدون توجه به این مسئله نیز احتمال شکست در مواجهه با موانع و مشکلات افزایش خواهد یافت.
در این مطلب، به مرور اجمالی اهمیت همسویی و درک مشترک بین سهامداران یک شرکت تجاری در پیشبرد توسعه بازار خواهیم پرداخت. برای تبیین موضوع، ابتدا مفهوم توسعه بازار را مرور میکنیم.
توسعه بازار به افزایش سهم از بازار هدف در فضای کسبوکار موجود یا ایجاد فضای جدید در محیط آن، برای گسترش فعالیت تجاری و با هدف تحقق اهداف از قبل تعیینشده اطلاق میشود. در هر یک از این موارد، هدف آن است که نتیجه اقدامات، منجر به افزایش فعالیت تجاری و خلق ارزش برای کسبوکار، متناسب با هدفگذاری صورتگرفته شود.
میتوان گفت توسعه بازار یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت یک کسبوکار است، چراکه زمینهساز پایداری در محیط فعالیت میشود. در دنیای امروز، رقابت در فضای کسبوکارهای گوناگون بهسرعت درحال افزایش است و سرعت رشد فناوری باعث تغییرات گسترده در نیازهای مشتریان میشود. به همین دلیل، توسعه بازار به سازمانهای تجاری کمک میکند تا با رشد و توسعه ابعاد گوناگون فعالیت خود، دربرابر چالشهای اقتصادی موجود در فضای رقابت، به پایداری و ثبات دست یابند. در ادامه مهمترین عواملی که بهواسطه توسعه بازار میتوانند موجب پایداری و ثبات در کسبوکار باشند، بهطور مختصر بیان میشوند:
توسعه بازار به کسبوکارها امکان میدهد با ورود به بازارهای جدید و جذب مشتریان بیشتر، موجب افزایش سطح درآمد شوند. افزایش تعداد مشتریان و فروش محصولات به بازارهای متعدد، میتواند به شکل قابل توجهی سودآوری را افزایش دهد. این رشد درآمد برای سازمانهای تجاری، امکان تخصیص منابع بیشتر به تحقیقوتوسعه، بهبود محصولات و همچنین ارتقای فناوری را به ارمغان میآورد.
توسعه بازار به کسبوکارها کمک میکند تا با تنوعبخشیدن به بازارهای حوزه فعالیت خود، ریسکهای مرتبط با وابستگی به یک بازار خاص را کاهش دهند. همچنین با ورود به بازارهای جدید، گسترش دامنه محصولات و همکاری با تعداد مشتریان بیشتر، دربرابر نوسانات اقتصادی و تغییرات ناگهانی بازار مصون باشند. این موضوع که به عبارتی استفاده از استراتژی تنوع در کسبوکار است، میتواند به ایجاد پایداری بلندمدت و کاهش وابستگی به یک منبع درآمد خاص منجر شود.
توسعه بازار به کسبوکارها این امکان را میدهد که از ظرفیتهای تولیدی و منابع موجود خود بهصورت بهینهتری استفاده کنند. یک شرکت تجاری با ورود به بازارهای جدید، میتواند از زیرساختها، سرمایه انسانی، دانش و فناوری خود بهرهبرداری بیشتری داشته باشد. درنتیجه بهرهوری را افزایش دهد. این امر، خود میتواند زمینهساز کاهش هزینهها و افزایش بازدهی سرمایهگذاریها نیز باشد.
بهطور معمول، شرکتهای تجاری که در چندین بازار متعدد فعالیت دارند از نظر مشتریان و سایر ذینفعان، بهعنوان شرکتهای معتبرتر و باثباتتر شناخته میشوند. این اعتبار میتواند به جذب مشتریان جدید، جلب اعتماد سرمایهگذاران، ایجاد فرصتهای همکاری و شراکتهای استراتژیک منجر شود.
از آنجا که توسعه بازار، نیازمند نوآوری و بهبود مستمر در محصولات و شیوههای عملکرد است، موفقیت در بازارهای جدید، مستلزم پایش مداوم، مطالعه شرایط بازار هدف، نیاز و ترجیحات مشتریان است تا با ارائه راهحلهای جدید و بهبودیافته، ارزش بیشتری به مشتریان بازار هدف ارائه شود. این فرایند نوآوری مداوم، میتواند به افزایش رقابتپذیری و حفظ موقعیت برتر در میان رقبا کمک کند.
توسعه بازار میتواند مسیر یک کسبوکار را به بازارهای بینالمللی برساند. با ورود به بازارهای بینالمللی، شرکتهای تجاری میتوانند از مزایای مقیاس بزرگتر، دسترسی به منابع جدید، تعامل با مشتریان و شرکای تجاری مختلف بهرهمند شوند. این فرصتها میتواند به شرکتهای تجاری کمک کند تا درصورت تمایل، به شرکتهای چندملیتی تبدیل شوند و جایگاه خود را در صحنه جهانی تقویت کنند.
در اقتصاد مدرن، نقش سهامداران، فراتر از مالکیت صرفا بخشی از سهام یک شرکت تجاری بوده و نقش مهمی در شکلدهی به حاکمیت شرکتی، توسعه بازار و رشد اقتصادی دارند. درحقیقت درک تاثیرات سهامداران در عملکرد یک شرکت تجاری برای شناخت چگونگی تکامل و عملکرد یک کسبوکار در بازار فعالیت، ضروری است.
درحالی که سهامداران، نقش محوری در توسعه یک کسبوکار و حتی بازار ایفا میکنند، نفوذ آنها در یک کسبوکار و عملکرد شرکت تجاری بدون چالش نیست. در رویکرد کوتاهمدت که در آن سرمایهگذاران بهجای ایجاد ارزش بلندمدت، بر دستاوردهای فوری تمرکز میکنند، میتوانند شرکتها را تحت فشار قرار دهند تا رشد مالی کوتاهمدت را بر رشد پایدار اولویت دهند. این رفتار میتواند منجر به سرمایهگذاری کم در زمینههایی مانند تحقیقوتوسعه یا آموزش کارکنان شود و درنهایت به توسعه بلندمدت و پایدار آسیب برساند. علاوهبر این، تمرکز مالکیت در دست چند سرمایهگذار بزرگ میتواند منجر به تضاد منافع بالقوه شود. همچنین تنوع دیدگاهها میتواند موضوع تصمیمگیری شرکتی را با مشکل مواجه سازد.
با درنظرداشتن تاثیر گسترده و چندجانبه سهامداران بر فضای کسبوکار، بهویژه موضوع توسعه بازار، اهمیت همسوبودن و وجود درک مشترک میان سهامداران در مسیر توسعه بازار به شرح موارد زیر قابل بررسی است:
بدیهی است که وجود هر یک از موارد مطرحشده موجب بروز مشکلات و حتی بحرانهایی خواهد بود که بهسلامتگذشتن از آنها مستلزم صرف هزینههای مالی و زمانی است. درنتیجه این هزینهکرد، فرصتهایی در مسیر موفقیت سازمان در زمینههای گوناگون و بهویژه توسعه بازار از دست خواهند رفت. درنتیجه، وجود یا ایجاد همسویی و درک مشترک میان سهامداران یک کسبوکار دررابطه با توسعه بازار، بهنوعی زمینهساز ارتقای احتمال موفقیت و تحقق اهداف کسبوکار خواهد بود.