Search
Close this search box.

زورآزمایی استاندارد و قانون برای داده‌های زیر فرش!

نوشته شده توسط:
خلاصه مطلب
دولت‌ها و سازمان‌ها در پی آن هستند تا با نظام‌مندکردن شیوه برخورد با داده‌ها بتوانند تصمیم‌گیری‌ها و عملکردها را بهینه کنند. مسیر سازمان‌ها و کشورها نیز آنجا از هم جدا می‌شود که هر کدام نسبت به حکمرانی و حاکمیت، تفسیر مطلوب خود را پیش می‌گیرند.

در جهان امروز، داده‌ها نقشی اساسی در شکل‌دهی به هویت و شناخت سازمان‌ها ایفا می‌کنند. به بیان ساده‌تر، حیات و تعریف ما از یک کسب‌وکار  تحت تاثیر میزان داده و همین‌طور فرایندهایی است که در مورد پردازش آنها رخ می‌دهد. در چنین وضعیتی، برخورد با داده نیازمند یک رویکرد یکپارچه و همه جانبه‌است تا بتوان از همه پتانسیل‌های آن استفاده کرد. بدین منظور مفهوم حاکمیت داده مطرح شده و دولت‌ها و سازمان‌ها در پی آن هستند تا با نظام‌مندکردن شیوه برخورد با داده‌ها بتوانند تصمیم‌گیری‌ها و عملکردها را بهینه کنند. مسیر سازمان‌ها و کشورها نیز آنجا از هم جدا می‌شود که هر کدام نسبت به حکمرانی و حاکمیت، تفسیر مطلوب خود را پیش می‌گیرند.

حکمرانی شایعی که در کشورمان دیده می‌شود، تعریف قانون است. لوک دورمل، نویسنده کتاب فرمول، قانون را گونه‌ای تصمیم دودویی و مطلق برمی‌شمرد که انعطاف‌پذیری کمی دارد. حکمرانان در سازمان‌ها و کشورها تلاش می‌کنند تا قانون را از طریق ابزار و کنترل محیطی اجرا کنند و در فضایی که داده‌ها به‌صورت فزاینده در حال تولید، تکثیر و تغییر هستند، قانون، مجری قانون و همین‌طور استفاده‌کنندگان از داده وارد چالش می‌شوند. اتفاقی که در مورد GDPR رخ داد نمونه‌ای از وضع قانون برای فضای داده‌ای بود که می‌خواست کنترل داده را به افراد و سازندگان آن برگرداند.

در نقطه مقابل قانون، حکمرانانی هستند که به‌سمت تعیین استانداردها رفتند. در نگاه آنان، استاندارد، سطح بالاتری از انعطاف را ایجاد می‌کند. ایزوها را می‌توان از این دست استانداردها برشمرد که داشتن هر کدام از آنها نشانه‌ای از دستیابی به هدفی است. سازمان‌های مبتنی بر فناوری اطلاعات، برخلاف تصمیم‌گیران و قانون‌گذاران به سراغ استانداردها رفتند تا سطح عملکرد خود را از فیلتر استانداردهای گوناگون بگذرانند و عملکرد خود را به رخ سایر رقبا بکشند یا به همکاران تجاری خود اطمینان از سلامت در عملکرد و برخورد با داده‌ها را بدهند. ولی از آنجایی که استانداردها ضمانت اجرایی ندارند و عموما در مقابل قانون‌ها ضعیف به نظر می‌رسند، حکمرانان نسبت به قانون تمایل بیشتری نشان داده‌اند.

وضعیتی را تصور کنید که در قله‌‌‌ای، کسب‌وکارها با استانداردهای مختلف و در قله‌ مقابل آن، حاکمیتی با قوانین متنوع قرار دارد و بین این دو، دره‌ای عمیق از داده‌ها وجود دارد. واضح است که حکمران به نظم و شرکت‌ها به عملکرد و بهره‌وری در استفاده از داده‌ها نیاز دارند.

در این یادداشت قصد نداشتم که طرفداری از قانون یا استاندارد داشته باشم، چراکه در کشمکش بین قانون‌گذاران و استانداردسازان، برنده‌ای وجود ندارد و این زورآزمایی بیش از آنکه پیش‌برنده باشد، اتلاف‌کننده انرژی است. این کشمکش تا وقتی که در جهت خلق ارزش‌ از داده جلو نرود یک دعوای سیزیف‌وار خواهد بود که پایانی ندارد. تا زمانی که خلق ارزش مبنای تصمیم‌گیری قرار نگیرد، داده‌ها زیر فرش می‌روند.